آسمان: July 2003


My Chemical Romance - The Black Parade - The Sharpest Lives


Wednesday, July 30

طبق یک نظر خواهی توسط بی بی سی یک هفته بدون ایمیل بودن از عوض کردن خانه یا طلاق گرفتن تکان دهنده تر است.

| Sepehr, 4:40 PM | link
توضیح در مورد پست قبلی
بعد از هگل کسانی که پیرو فلسفه او بودند به دو دسته تقسیم شدند. هگلیهای راستگرا یا سنتی که کاملاً پایبند به عقاید هگل بودند و تاثیر فلسفی خاصی هم نگذاشتند. اما هگلیهای چپگرا یا جوان به هگل نگرش انتقادی داشتند و معتقد بودند نسبت به فلسفه خود کوتاهی کرده است. (تقریباً شبیه انتقاد خود هگل به ایمانوئل کانت) این گروه بسیار مهم بودند و تاثیر زیادی در فلسفه گذاشتند. از معروفترین آنها می توان از اشتراوس، فویرباخ، بائر، انگلس و مارکس نام برد.
آنها معتقد بودند که قبول دین و طرفداری از حکومت پروس نشانه کوتاهی هگل از فلسفه خود است. بنابرین فلسفه او را به شکل دیگه ای تفسیر کردند. ابتدا با تاکید بر نظریه "آگاهی اندوهبار" خود هگل، دین را یکی از صورتهای از خود بیگانگی انسان دانستند. گفتند که انسان خود خدا را به وجود می آورد و بعد تصور میکند خدا او را به وجود آورده. بعد تمام صفات خوب خود را در او منعکس میکند و او را می پرستد. این مطلبی بود که تزاد گفته بود. (توضیح اینکه نظریات هگل به قدری پیچیده است که میتوان هر نتیجه ای از آن گرفت. در همین مورد از نظریه آگاهی اندوهبار میتوان برداشت معکوس هم کرد)
البته این انتقادات ادامه پیدا کرد. در حقیقت هگلیهای جوان آنتی تز فلسفه هگل را ارائه دادند و نظریات او را برعکس به کار گرفتند. کاری که باعث پیشرفت بیشتر فلسفه شد. (و این خود نشانه قدرت دیالکتیک هگل است) به عنوان مثال هگل به اقرار خود ایده آلیست بود در حالیکه اوج نظریه معروفترین هگلی جوان، مارکس، ماتریالیسم تاریخی است.
برای آشنایی بیشتر با هگلیهای جوان به کتاب "گزیده آثار هگلیهای جوان" از نشر مرکز مراجعه کنید. برای آشنایی (فقط آشنایی) با هگل هم کتاب "هگل" از طرح نو، نوشته پیتز سینگر و ترجمه عزت الله فولادوند کتاب خوبی است. صد البته فلسفه هگل بقدری پیچیده و سنگین است که مطالعه زیادی احتیاج دارد. اما این کتاب برای شروع به نظر خوب می آید. مخصوصاً که در مطالب مربوط به هگل ترجمه نقش بسیار مهمی دارد و عزت الله فولادوند از این نظر خوب عمل کرده است. در حقیقت فلسفه هگل تا حد زیادی وابسته به کلمات است.


| Sepehr, 4:09 PM | link

Tuesday, July 29

تزاد:
خدای درون خدايي ترسو و بزدل است. خدايي که قدرتی متعالی و بی کران می طلبد اما در قفس محدود کننده ی دنياست. خدايي که می خواهد فنا ناپذير باشد اما نمی تواند. خدايي که می خواهد نهايت مهربانی باشد اما تندخو و تند مزاج است. خدايي که می خواهد همه را به زير سلطه بياورد اما امکاناتش را ندارد. خدايي که می خواهد زيرک ترين و عاقل ترين باشد اما خودش آگاه است که چيز زيادی نمی داند.

اين خدا اما قلمرويي دارد به نام فکر. قلمرويي که می تواند همه ی آن آرزو ها را درش بر آورده کند. اما خودش می داند که فکر و خيالی بيش نيست. خدايي در آن سرزمين می سازد به غايت کامل، نگاهی به آن می کند و در ميابد که کاری از اين خدا بر نمی آيد. به عالم واقع می آوردش و مقام خودش را به او واگذار می کند و خودش به ستايشش می پردازد. چه ذلت و خفتی...چه هوش و ذکاوتی!

به این میگن بیان فلسفه هگلیهای جوان به زبان ساده.

| Sepehr, 12:38 AM | link

Sunday, July 27

برای کسانی که قصد مطالعه تاریخ قرن بیستم رو دارن کتاب "عصر نهایت ها" از "اریک هابسبام" شدیداً توصیه میشه.

| Sepehr, 2:40 AM | link
ما در واقع نمیتوانیم مستقیماً اراده کنیم و بخواهیم متفاوت از آن چیزی باشیم که هستیم. اما آنهایی هم که فرض میشود شخصیت ما را برساخته اند مستقیماً نمیتوانسته اند اراده کنند و بخواهند که ما آن چیزی بشویم که هستیم. خواست و اراده آنان هیچ قدرت مستقیمی نداشته است مگر بر اعمال خود آنان. آنها با اعمالی که برای ساختن شخصیت ما کرده اند، شخصیت ما را ساخته اند، اما نه با خواست و اراده فرجام کار، بلکه با خواست و اراده وسایل مقتضی؛ و ما نیز، زمانیکه عاداتمان بیش از حد ریشه دار و مزمن نیست، میتوانیم بر همان وجه با خواست و اراده وسایل مقتضی خودمان را تغییر دهیم. اگر آنها توانسته اند ما را تحت تاثیر شرایطی معین قرار دهند، ما هم به همان نحو میتوانیم خودمان را تحت تاثیر شرایطی دیگرگونه قرار دهیم. ما هم دقیقاً به همان اندازه دیگرانی که شخصیت ما را برای ما ساخته اند، اگر اراده کنیم توانایی آن را داریم که شخصیت خودمان را بسازیم.
جان استیوارت میل

خیلی ها ممکنه با عقیده نادرستی بزرگ شده باشن. ولی اگه خودشون بخوان میتونن راه درست رو پیدا کنن. این حرف جان میل برای اونایی خوبه که به این بهانه از بقیه سلب مسئولیت میکنن. (یا از خودشون) به نظر من گمراه کردن بقیه در صورتی امکان داره که خود اونها به این موضوع رضایت داده باشن و نخوان مخالفت کنن و یا بعداً اقدامی برای فهمیدن واقعیت نکنن. بنابرین مثلاً بنیادگرایی که کار تروریستی میکنه کاملاً مسئول رفتار خودشه و نباید گفت که شستشوی مغزی داده شده و بی تقصیره.

| Sepehr, 2:34 AM | link

Saturday, July 26

فلسفه فاش میگوید. فریاد پرومته - یک کلام از تمام خدایان بیزارم - آیین فلسفه است، شعار فلسفه است بر ضد تمامی خدایان آسمانی و زمینی که خودآگاهی آدمی را برترین الوهیت نمی دانند. الوهیتی برتر از این در کار نیست.
کارل مارکس، تز دکترا

بیاید اینو چند بار بخونیم و یه کم بهش فکر کنیم. بعد باز بریم زندگی گند خودمون رو ادامه بدیم. خودآگاهی چیه بابا؟ امشب رو عشق است.

| Sepehr, 12:19 PM | link
غذا یا بدن؟ یه تست جالب.
لینک از بارانی آبی

| Sepehr, 12:14 PM | link
همیشه احساس میکردم که سیاست خارجی یه کشور به سیاست داخلیش ارتباطی نداره. به نظرم این فکر منطقی میومد. اما حالا حداقل در مورد ایران اینطور فکر نمیکنم.
وقاحتی که کسایی مثل شریعتمداری و کیهانی ها سردمدارش بودن و جناح راستی ها هم همیشه رعایتش میکردن برای ما دیگه تازگی نداره. (البته مدتیه که جناح اصلاح طلب هم به این جمع اضافه شده) خیلی وقته به دروغ گویی و برعکس جلوه دادن حقایق توسط اونها عادت کردیم. و به خاطر فضای بسته سیاسی و عدم وجود آزادی بیان حرف زدن در ایران هیچ هزینه ای نداره. میتونی راحت دروغ بگی، فحش بدی، مردم رو به خریت متهم کنی.... هر چیزی. آب هم از آب تکون نمیخوره. چون راهی برای اعتراض وجود نداره.
اما مثل اینکه این موضوع به مذاق کسایی مثل امثال آقای خرازی (و البته روسای اون) خوش اومده. ایشون فکر میکنن این روش رو میتونن در سیاست خارجی هم به کار بگیرن و هیچ هزینه ای هم نپردازن. موضع گیری وزارت امور خارجه در مورد قتل یک ایرانی در کانادا نمونه این جریانه.
توجه کنین: آقای خرازی گفت: "وزارت امور خارجه موظف به پيگيری حقوق شهروندان و اتباع ايرانی در نقاط مختلف جهان است."
فکر نمیکنم کسی باشه که ندونه در حکومت ایران چیزی که ارزشی نداره حقوق شهروندیه. این مسئله در چند سال اخیر کاملاً اثبات شده. قتل ، زندانی کردن، شکنجه، و .... شهروندان چیزی نیست که فقط مردم داخل کشور بدونن. به همه دنیا اثبات شده.
حقوق شهروندان ایرانی در داخل خود ایران رو رعایت کنین، نقاط مختلف جهان پیشکش. دولتهایی که ایرانیها در اونجا هستن خودشون به اندازه کافی به حقوق شهروندانشون اهمیت میدن. شما خودتون رو ناراحت نکنین. شاید بهتر باشه از خانواده همین جوان ایرانی بپرسین که دلیل مهاجرتشون به کانادا چی بوده و چرا توی کشور خودشون نموندن. (البته اگه هنوز تابعیت کانادا نگرفته باشن) ضمناً اینم بگم کسی که توی کانادا احساس امنیت نکنه و چاقو با خودش حمل کنه حتماً خودش یه موردی داره.
ضمناً باید واقعاً در مورد سیاست خارجی به آقای خاتمی و دولتش تبریک گفت. کانادایی که میتونست متحد خوبی برای ایران باشه به همین راحتی از دست رفت. روابط با اتحادیه اروپا روز به روز بدتر میشه. شکست در افغانستان، فلسطین، مسئله دریای خزر..... اگه همینجوری ادامه بدن میتونن رکورد بدترین دوره سیاست خارجی بعد از انقلاب رو به دست بیارن.
قابل توجه آقای داد که اینقدر از دستاوردهای آقای خاتمی دفاع میکنن.

| Sepehr, 12:03 PM | link

Friday, July 25

یه جوک تاریخ مصرف گذشته.
سئوال: فرق بین یه سرباز بریتانیایی با یه سرباز عراقی چیه؟
جواب: نمی دونین؟ به نیروی هوایی ایالات متحده خوش اومدین!

| Sepehr, 12:52 PM | link


an average woman speaks 7,000 words a day. a man speaks 2,000
an average woman swallows 4 lbs of lipstick in her life



| Sepehr, 12:52 PM | link
سکسی ترین بازیهای کامپیوتر به انتخاب پی سی گیمر. به ترتیب:


Tomb Raider
Riana Rough
Lula: The Sexy Empire
Blue Heat: The Case of the Cover Girl Murders
Leisure Suit Larry Seies
Omikron: Nomad Soul
Leather Goddesses of Phobos
Neocron
Voyeur
Enter the Matrix


| Sepehr, 12:41 PM | link

Wednesday, July 23

سلطنت مطلقه یک تن به تنهایی فقط به شرطی موجه می بود که کسی روی زمین پیدا میشد از حیث فکری و عقلی و اخلاقی همان قدر برتر از افراد موجود آدمی که آدمیان نسبت به جانوران.
ارسطو، سیاست

این حرف رو ارسطو سیصد سال قبل از میلاد مسیح میزنه. ارسطویی که معلم اسکندر مقدونی یکی از بزرگترین سردارهای تاریخ بوده. حالا توی قرن بیست و یکم هنوز یه سری مردم دارن از رضا پهلوی طرفداری میکنن. تازه تصور مقایسه بین اسکندر و رضا پهلوی رو بکنین. حتی تصورش هم خنده داره.

| Sepehr, 4:13 PM | link
بی بی سی فارسی:
اثر حنا مخملباف کارگردان 14 ساله ايرانی نامزد دريافت جايزه ونيز شد.
خانواده مخملباف یکی از مهمترین عوامل به گند کشیدن سینمای ایران در این سالهای اخیر بودن و حنا هم به صف اونها اضافه شد. دری وری ساختن به اسم فیلم و بعد هم توی جشنواره ها جایزه گرفتن. متاسفم از اینکه مخملبافی که نوبت عاشقی رو ساخته کارش به اینجا رسیده.

| Sepehr, 3:54 PM | link
وقتی میگن به آدم رو بدی سوارت میشه همینه. بس که کنار اومدیم این صاحبخونه فکر کرده ما پخمه ایم که هر زری میخواد بزنه. انگار نه انگار خونه اس اینجا. هیچ کاری نباید بکنیم.
زنیکه، از فردا وقتی دوازده شب با صدای بلند خفن ترین آهنگامو گذاشتم حالیت میشه، چهل پنجاه نفر جماعت سیگاری هم دعوت میکنم، سیگارشون هم مهمون من، اینقدر بکشن که بری یه ماه بیمارستان بخوابی. وقتی هم داری عین الاغ با صدای بلند با اون دوستات میخندی زنگ میزنم میگم میخوام بخوابم، خفه شین. هی رعایتتو کردیم پررو شدی. خوبی به تو نیومده. حالیت میکنم. میفهمی که اگه بخوام خیلی کارها میتونم بکنم
بدبختیه واقعاً. همه دنبال سو استفاده کردن از آدمن. وقتی هم خوبی میکنی دیگه بدتر. فکر میکنن دیگه گیر آوردن و باید استفاده کنن. نفر قبلی دهنشو سرویس کرده بوده و کاری هم نمیتونسته بکنه باهاش. حالا مایی که واقعاً رعایتش کردیم هر دقیقه یه بازی جدید سرمون درمیاره. باید گیر یه سری مثل همون قبلبه بیفته تا حالش جا بیاد.

| Sepehr, 3:16 AM | link

Monday, July 21

آئین فاشیسم، بنیتو موسولینی
ترجمه منصور گودرزی

مفهوم فاشیستی زندگی، یک مفهوم مذهبی است که انسان را در چهار چوب رابطه ذهنی اش با یک قانون برتر و متکی بر یک اراده عینی و هدفمند می بیند که انسان را متعالی میکند و به عنوان یک عضو آگاه از جامعه معنوی در می آورد. کسانی که تصور میکنند که در سیاست های مذهبی رژیم فاشیستی بجز ملاحضات فرصت طلبانه چیز دیگری وجود ندارد، از درک این نکته عاجزند که فاشیسم نه تنها یک نظام حکومتی بلکه بالاتر از همه، یک نظام اندیشه است.
در مفهوم فاشیستی تاریخ، انسان زمانی انسان است که در فرآیند معنوی عضویت در یک خانواده، گروه اجتماعی و ملت قرار بگیرد و یا با تاریخی که از مشارکت همه ملت ها شکل میگیرد، هماهنگ شود. از اینجاست که ارزش عظیم سنت در آثار مضبوط، زبان، مراسم و در قوانین زندگی اجتماعی آشکار می شود. انسان بیرون از تاریخ یک هیچ است.
....
فاشیسم در سیاست به واقع گرایی تکیه دارد؛ فاشیسم در عمل مایل است تنها با آن دسته مسائل سروکار یابد که محصول طبیعی شرایط تاریخی اند و خود راه حل خود را پیدا می کنند.
....
مفهوم ضد فردگرایی فاشیسم درباره زندگی بر اهمیت دولت تاکید دارد و تنها فرد را به شرطی می پذیرد که منافع او با منافع دولت انطباق کامل داشته باشد.
....
مفهوم فاشیسم از دولت یک مفهوم فراگیر است؛ بیرون از دولت، هیچ بشر و هیچ ارزش معنوی وجود ندارد و یا بسیار کم ارزش است. از این دیدگاه فاشیسم همه خواه است و دولت فاشیستی (که یک همنهاد و یک واحد دربردارنده همه ارزش هاست) مفسر، توسعه دهنده و دربردارنده و بازتابنده کل زندگی مردم است.

موسولینی و فاشیسم

| Sepehr, 1:19 AM | link
یک. امروز دو بار ویندوز نصب کردم. چند وقتی بود که با جاوا مشکل داشت و بالاخره امروز وقت کردم که مشغول درست کردنش بشم.
دو. تحویل موشک شهاب سه رو به همه تبریک میگم.
سه. با دیدن ترمیناتور سه میشه فرق کارگردانی مثل جیمز کامرون رو با کسی مثل جوناتان ماستو فهمید. اکشن ساختن هم هنر لازم داره.
چهار. چند تا کتاب دارم میخونم که حسابی مشغولم کرده و زیاد علاقه ای به پای کامپیوتر اومدن ندارم فعلاً.
پنج. یه حساسیت دارم که این روزا عود کرده. با دارو اینا هم درست نمیشه. حساسیت به آدم هاس. وقتی باهاشون حرف میزنم و افکارشون رو میبینم زود اثر خودشو نشون میده. نسبت به درجه حماقت آدمها شدت این حساسیت هم بیشتره. قبلاً خودش رو به شکل عصبانیت و بحث نشون میداد، اما اخیراً علائمش به شکل بی حوصله گی و حرف نزدنه.
شش. مدتی هم هست که یه وبلاگ پیدا کردم که ترجیح میدم بجای نوشتن در اینجا برم اونو بخونم.
هفت. اگه حوصله داشته باشم میخوام یه جواب به نوشته های بابک داد بنویسم. زیادی داره توی طرفداری از خاتمی گرد و خاک میکنه.
هشت. وبلاگ آب تذکر بجایی در مورد سرمایه دار و قدرتمند بودن بزرگان اسلام از همون ابتدا داده که کاملاً درسته.
و در آخر:
بعضی وقتها تصادفاً چیزی پیش میاد که باعث میشه یاد آدمی بیفتی که رفته. دیروز توی کتابی که میخوندم ترجمه ای از دوستی دیدم که سال پیش در اوج کار خودش فوت کرد. باز داغ دل من تازه شد که چرا کسی مثل اون باید بره و یه سری بی مصرف باقی بمونن. به هر حال هم به خاطر ادای احترام و هم به خاطر جالب بودنش قسمتی از اون رو در پست بعدی می نویسم.

| Sepehr, 1:10 AM | link

Saturday, July 19

بی بی سی فارسی:
معاون امنيتی انتظامی وزارت کشور به خبرگزاری دانشجويان ايران گفته که هنوز مشخص نيست آيا جسم سخت به سر زهرا کاظمی برخورد کرده يا اينکه سر او به جسم سخت برخورد کرده است.

تکمیلی: نوشته افکار خصوصی در این مورد.

| Sepehr, 12:34 AM | link

Thursday, July 17

اگر زنان چنان جاهل بار آورده شده باشند که گمان ببرند ازدواج چیزی لازم و ضروری است دیگر جای شگفتی نیست که برخی از این زنان ترجیح بدهند که یکی از چند همسر مردی باشند تا اینکه اصلاً همسر کسی نباشند.
جان استیوارت میل

| Sepehr, 1:42 AM | link
نمیدونم وقتی اطرافیانت رو یه مشت احمق تشکیل دادن باز هم میشه گفت روابط اجتماعی داشتن کار لازم و خوبیه؟
دیشب با یه جماعتی مجبور شدیم بریم بیرون. اینکه میگم مجبور شدیم واقعاً همین بود. چون اصلاً برنامه دیگه ای داشتیم. اما طبق معمول به خاطر رعایت بقیه کوتاه اومدیم. من که طی کل جریان شام ساکت نشسته بودم و به حرفای بقیه گوش میدادم. بودن توی این جور جاها برام واقعاً عذابه.
یکی از خانمهایی که همراهمون بود خبر استعفای خاتمی رو داد. اونقدر حماقتشون بهم اثبات شده که حنی یه لحظه اون هم در حد یک هزارم هم احتمال درست بودن حرفشون به ذهنم نمیاد. حدس زدم که یه چیزی در مورد تقاضای استعفا از خاتمی شنیده و به این نتایج درخشان رسیده. چیزی نگفتم. بعد خبر از استعفای خامنه ای داد! تنها چیزی که توی ذهنم میچرخید این بود که چطور ممکنه آدمی اینقدر ابله باشه. جالب بود که یه سری دیگه هم خبر رو کاملاً قبول کرده بودن و در حال صحبت در مورد دلایلش بودن.
همینه. حالا واقعاً بهتر نیست که به آدم برچسب غیر اجتماعی بودن و انزوا بخوره ولی عذاب بودن با این آدمها رو تحمل نکنه؟

| Sepehr, 1:41 AM | link

Wednesday, July 16

امروز سر کار با یکی آشنا شدم. بعد از یه مقدار حرف زدن ازش پرسیدم کجایی هستی؟ گفت آفریقای جنوبی. می دونست که من ایرانیم. اسمشو پرسیدم. گفت ذوالفقار. تعجب کردم. خودش فهمید و گفت منم مثل تو شیعه ام. (به خودم گفتم آره واقعاً عین خود خودمی!) ولی اسماعیلی. اول نفهمیدم منظورش چیه. فکر اون اسماعیلیهایی بودم که حسن صباح رئیسشون بود. عجیب بود تصور اینکه توی آفریقای جنوبی هم طرفدار داشته باشه. اما بعد فهمیدم منظورش چیز دیگه ایه. برام کلی توضیح داد.
کسایی هستن که معتقدن بعد از امام جعفر صادق پسر بزرگترش اسماعیل به امامت رسیده نه موسی. ضمناً از اونجایی که اگه امام وجود نداشته باشه دنیا بهم میریزه! این جریان امام بازی تا الان ادامه پیدا کرده و الان هم کریم آقا خان امام چهل و نهمشونه. ایشون در سوئیس متولد شدن ولی ساکن فرانسه هستن. چون فرانسه با ثبات تره. ایشون بسیار آدم دست و دلبازی هستن و همش مشغول کارهای خیریه و ساختن مدرسه و بیمارستان از پولهایی که از سراسر دنیا پیروان اسماعیلی جمع میکنن و میفرستن. و در جواب من که پرسیدم آیا از این پولها برای زندگی خودش مصرف نمیکنه (بالاخره پاریس بودن خرج داره) گفت که احتیاجی نداره. چون خودش حسابی پول داره و کلی زمین و چیزای دیگه از پدر ودربزرگش به ارث برده. (امام سرمایه دار دیده بودین تا حالا؟) ضمناً چون فتحعلی شاه یه دختر از یکی از امامها به زنی گرفته اونا با ایرانی ها هم احساس نزدیکی زیادی میکنن. تا اونجایی که توی خونه کریم آقا خان در پاریس عکس بزرگ فتحعلی شاه وجود داره. از اینجا به بعد بحث به ایران کشید و شاه و خمینی. شاهکار آخر اینجا بود. در مورد خمینی گفت که مقام آیت الله معادل 5-6 تا پی اچ دیه! دیگه داشتم از خنده منفجر میشدم. برای همین هم دیگه هم زیاد چیزی نگفتم تا رفت.
بعدش فکر میکردم درسته زور بالای سرمونه ولی واقعاً باید خوشحال باشیم که لااقل میدونیم چه خبره. یه سری هستن که سالها از این مسائل عقبن و هنوز افکارشون داره توی صدها سال پیش میچرخه. البته بین هموطن های عزیزمون هم کم از این ها نداریم.

| Sepehr, 3:55 PM | link

Tuesday, July 15

نامه نوشتن یه سری از افراد توی این برهه زمانی به نظر من بیشتر مصداق از آب گل آلود ماهی گرفتنه. مخصوصاً کسایی که سابقه کارها و حرفاشون هم هنوز یادمونه.

| Sepehr, 2:26 AM | link
عکسهای اون تظاهرات شاهکاری که قبلاً گفتم.

| Sepehr, 2:23 AM | link
حسین باستانی به نظر من یکی از بهترین تحلیلگر های سیاسی روزنامه های دوم خرداد بود. مقاله هاش رو همیشه میخوندم و از اینکه زیاد اسمش شنیده نمیشه متعجب بودم. خب حالا دیگه شنیده میشه. ولی با دستگیر شدنش.

| Sepehr, 2:17 AM | link

Monday, July 14

اینقدر متعصب نباش.
مطالعه و فهمیدن عقاید مخالفت به تو کمک میکند تا نقاط ضعف عقیده خود را بهتر بشناسی. عقایدی که از ابتدا شنیده ای و به آن عادت کرده ای الزاماٌ درست نیستند. شجاعت اینرا داشته باش که آنرا نقد کنی و دلایل مخالفانت را بشنوی. اگر در اشتباه بوده ای، متوجه میشوی، اگر نه به عقیده خود ایمان بیشتری می یابی.

| Sepehr, 11:56 PM | link

Friday, July 11

حرف فیلتر کردن شد یاد تجربه خودم افتادم موقعی که توی یه شرکت وابسته به یکی از وزارت خونه ها به عنوان برنامه نویس و مسئول بخش کامپیوتر کار میکردم. چون شرکت تازه از اون وزارت جدا شده بود تقریباً اکثر کسایی که توش کار میکردن همون آدمها بودن. فقط ما قسمت کامپیوتری ها جدید بودیم. خلاصه پر بود از آقایان ریشوی مذهبی با جای مهر روی پیشونی.
اینترنت مجموعه از طریق شبکه بود. یه پروکسی مرکزی که روش اسم و پسورد کاربر ها تعریف شده بود. کسایی که کارشون درست بود آی دی جدای خودشون رو داشتن و ما ها یه اکانت مشترک.
یه بار یه برنامه از اینهایی که Packet ها رو میگیرن داونلود کردم و همونجا داشتم امتحانش میکردم. قصد خاصی نداشتم و حتی درست نمی دونستم برنامه چیکار میکنه. بعد ناخودآگاه به مغزم یه چیزی رسید. Packet ها رو فیلتر کردم. آی پی مبدا رو گذاشتم پروکسی اینترنت و آی پی مقصد رو کامپیوتر های شرکت. نتیجه این شد که میدیدم کی داره توی اینترنت چیکار میکنه!
همه داشتن پورن میدیدن! آقای معاون که نمازش ترک نمیشد چه سایت هایی داشت میگشت. همکارم که باورش نمیشد حرفای منو رفت اطاق معاون و بعد با خنده برگشت و گفت تا رفتم تو کامپیوتر رو یه ضرب خاموش کرد. اون موقع بود که فهمیدیم چرا هر دقیقه ویندوزش خراب میشه و ما باید دوباره نصبش کنیم! همیشه هم وقتی روشنش میکردی Scandisk بالا میومد و هر بار هم بهش میگفتیم که آقای فلانی کامپیوتر رو Shutdown کنین لطفا.ً
بعد از اون هر بار که اون قیافه و حرف زدنشون رو میدیدم یاد سایتهایی که میدیدن می افتادم. دلم میخواست بگم آخه تو که تا پنج دقیقه پیش داشتی پورن میدیدی، واسه من داری اینجوری حرف میزنی؟

| Sepehr, 12:13 AM | link
بابا این کارها چیه؟ وقتی میریزین توی خیابون و شلوغ میکنین، اصلاً به فکر این هستین که آی اس پی ها وبلاگ ماها رو فیلتر میکنن؟ دانشجو با تو ام. تویی که فقط به فکر خودت هستی. برو به جای این کارا دوست دختر پیدا کن و احساساتت رو اونجا مصرف کن. زود تمومش کنین که ویزیتور خونم اومده پایین، خواب و خوراک ندارم و مریض شدم.

| Sepehr, 12:00 AM | link

Thursday, July 10

از اونجا که شنیدم که دسترسی به بلاگ اسپات رو قطع کردن، به خاطر عزیزی که می خواست امکان دریافت مطالب وبلاگ با ای میل رو اضافه کردم. سمت راست پایین صفحه.
این مسخره بازی فیلتر کردن تا کی میخواد ادامه پیدا کنه و کی بفهمن که فایده نداره، نمیدونم. به قول دائی جان ناپلئون تنها چیزی که نهایت نداره خریته.

| Sepehr, 3:29 AM | link
یه چیز دیگه. چون یه سری نصیحت دریافت کردم باید بگم که اون قسمت پست من در مورد انصار و ثواب و این حرفا شوخی بود. جدی نگیرین.

| Sepehr, 2:36 AM | link
خجالت آور بود. واقعاً دلقک بازی به تمام معنا. همونطوری که یه بار قبلاً گفته بودم که این ها همه بهانه برای تفریح و خوش گذرونیه، این بار به چشم خودم دیدم. دختر هایی که فقط برای نمایش هیکل خودشون اومده بودن، پسر هایی که صحبت شون در مورد اعضای مختلف بدن دخترهایی بود که میدیدن، کسایی که برای دیدن و عکس و امضا گرفتن از ستار اومده بودن....
لباسها و پرچم ها و بازوبند ها با تصویر پرچم ایران پر بود. البته پرچم شیر و خورشید و هر کدوم هم به یه شکل که نشون میداد مال چه گروهیه. یه سری پرچم دیگه هم بود که روش بزرگ نوشته بود: مرگ بر جمهوری اسلامی. داشتم تصور اون لحظه ای رو میکردم که هر کدوم از کسایی که اینایی که این پرچم رو گرفته بودن چه جوری دارن چاپلوسی و التماس اطلاعاتی های ایران رو میکنن. اینجا برای من شجاع شدن. یه سری هم اومدن سخنرانی کردن. اونهایی که من شنیدم یکی حزب مشروطه بود و یکی هم کمونیست کارگری که خانمی بود که دو جمله حرف میزد و بعد چهار بار نعره میزد مرگ بر جمهوری اسلامی. مصداق واقعی تحریک احساسات مردم برای قبولی گرفتن.
یه ساعتی برنامه همین بود. سرگرم کردن مردم با ستار و چند نفر دیگه و بین اونها و چپوندن سخنرانی بقیه. اما سیرک واقعی بعدش بود. وقتی همه چیز تموم شد و همه به طرف خیابون اومدن. اصلاً باورم نمیشد. همون جمعیت شروع کردن به سروصدا و تکون دادن پرچمها. یه سری هم با ماشین رد میشدن و در حالیکه پرچم ها رو بیرون آورده بودن بوق میزدن. اونم اینجا که سالی یه بار صدای بوق ممکنه بشنوی. کنار خیابونیها هم با دیدن اونها بدتر میشدن. بعد یواش یواش اومدن توی خیابون و خیابون یانگ اصلی ترین خیابون تورنتو رو بستن و این برنامه رو ادامه دادن تا وقتی پلیس اومد. تا نباشد چوب تر....
فقط داشتم تصور اینو میکردم که اگه یه غیر ایرانی این بساط دلقک بازی رو ببینه و بشنوه که دلیلش حمایت از دانشجو های کتک خورده و زندانی های سیاسیه چی فکر میکنه؟
آزادی خودش کلمه ایه که بحث زیاد داره. (باید وقت کنم مقاله شاهکار ماکس اشتیرنر در این مورد رو بنویسم) ولی میخوام بدونم ابن جماعت همون تعریف ساده شون ازش چیه. توی یکی از آزادترین کشور های دنیا این رفتاریه که نشون میدن. ادعاشون هم که سر به فلک کشیده. "آزادی حق ماست" کدوم آزادی؟ شما زن و مشروب و مواد و رقص داشته باشین دیگه چی میخواین؟
برای تمام عمرم بس بود و از همین یک باری هم که پام رو یه همچین جایی گذاشتم متاسفم.

| Sepehr, 2:35 AM | link

Wednesday, July 9

امروز به مناسبت هیجده تیر اینجا تظاهراته. این دفعه میخوام برم ببینم چه خبره. همش فقط تعریفشو میشنوم. البته میدونم که مسخره بازیه احتمالاً و هر گروهی قراره تبلیغ خودشو بکنه. ضمناً شنیدم که مثل اینکه عزیزان انصارحزب الله اینجا هم هستن و به همون سیستم هم هستن. یعنی اینجا هم مردم رو کتک میزنن. خلاصه میخوام برم اگه سعادتش نصیب شد این بار ما اونا رو بزنیم! همش که نباید اونا ثواب کنن! منم مثل اونا امروز هر کیو که زدم و گردنشو خورد کردم و پرتش کردم تقدیم میکنم به فاطمه زهرا. بالاخره هیکل گنده کردیم یه ثوابی باهاش بکنیم!

| Sepehr, 3:03 PM | link
دیشب "بیست و هشت روز بعد" رو دیدم. همونطور که حدس میزدم افتضاح بود. از وقتی تبلیغاتش شروع شد که چیز زیادی نشون نمیداد حدس زدم که چیزی نداره و فقط میخواد با کنجکاو کردن تماشاگر جذب کنه. مخصوصاً که دروغ بزرگی هم میگفت که دیدن فیلم برای زیر 21 سال ممنوعه. در حالیکه بالای 18 سال فیلم پورنو هم میتونه ببینه و اصلاً درجه گذاری 21 سال برای فیلم نداریم. اتفاقاً همراه ما یه بچه 10 ساله بود که به راحتی اومد و فیلم رو دید.
خلاصه حدس میزدم خوب نباشه ولی گول تعریفهای حسین درخشان رو خوردم. داستانش به نظر من دو خط هم نیست و همین میتونه نشون بده که کش دادن این داستان در حد یه فیلم سینمایی یعنی چی. فیلمنامه به تمام معنی اراجیف و پر از مسائل بی ربط به هم، پر از اتفاقات اضافی برای جبران ضعف شدید فیلمنامه و سرگرم کردن تماشاگر به هر قیمت ممکن، بازی افتضاح بازیگران مخصوصاً نقش اول که بجز نمایش دادن بدن خودش کار دیگه ای بلد نبود، دیالوگهای ابلهانه و ... چیزهایی بود که میشد در این فیلم دید. تنها نکته مثبت موسیقی فیلم بود و مقداری هم نوآوری کارگردان.
از بویل Trainspotting رو دیده بودم که فیلم خوبی بود ولی بعد از اون طبق معمول اکثر کارگردانها با ورود به هالیوود مزخرف سازی شروع شد.
دو ساعت وقت رو هر کاری بکنین بهتر از دیدن یه همچین آشغالیه.

| Sepehr, 3:00 PM | link

Tuesday, July 8

دوقلوهای به هم پيوسته ايرانی، پس از عمل جان خود را از دست دادند.
کاش دادگاهی وجود داشت که میشد توی اون خدا رو محاکمه کرد.

| Sepehr, 1:31 PM | link
یعنی چی؟ یعنی جبهه مشارکت اینقدر اوضاش خرابه که پول نداره برای وب سایتش بده؟

| Sepehr, 3:03 AM | link
تز، آنتی تز، سنتز
معصومیت، هبوط، رستگاری

| Sepehr, 2:46 AM | link

Monday, July 7

مثل اینکه وبلاگ گروهی خاکستری مطلب چند روز پیش من در مورد سلطنت طلب ها رو نقل کرده. طبق معمول هم بهشون برخورده. خلاصه من بیخبر نشستم و دارم فحش می خورم!
گفتن یکیش خالی از لطف نیست:
"من فکر مي کنم که طرفداران پادشاهي سر دختري چيزي رو دمت گذاشتن که اين قدر عقديي شدي. عزيزم دنيا که به پايان نرسيده.بي خيال. اقاي فيلسوف تو مثل اينکه خيال مي کني مردم عاشق جمهوريي هستند که تو مي خواي بياري با رفقات. زنده باد ايران درود بر رضا پهلوي"
میگن همه را به کیش خود پندارد... یارو اینقدر کف دختره که از اون بالاتر چیزی به ذهنش نرسیده بگه. واقعا ً اینجور طرفدارهای رضا پهلوی هم به خودش میان. (جمع نمی بندم چون دوست ندارم توهین کنم) مهم نیست. دنیا پر از احمقه.
به هر حال چیزایی مثل این دلیل میشه که تمایلی به گذاشتن نظرخواهی نداشته باشم. حوصله سروکله زدن با ملت رو ندارم. از آدمهای با تحمل هم نیستم. کسی دری وری بگه جوابشو میدم. هرچند میدونم بی فایده و احمقانه اس. ولی اخلاقم اینه. بنابرین راهش اینه که این کارو نکنم.
اما از این گذشته در مورد این جریان سلطنت طلبی فقط میخوام یه چیز یگم: تاریخ، تاریخ و تاریخ. به خودتون زحمت بدین و دو تا کتاب بخونین. از هیچی به اندازه تاریخ نمیشه یاد گرفت. اون موقع از خودتون خجالت میکشین که یه همچین عقیده ای داشته باشین. اگه نکشیدین هم توصیه دیگه ای براتون ندارم. برین خوش باشین.

| Sepehr, 11:59 PM | link

Sunday, July 6

کتاب مقدس، هنگامی که می گوید خدا بر گناهکاران خشم میگیرد و داوری است که از اعمال انسان آگاه است و نیک و بد اعمال آنها را می سنجد، به زبان انسان و به شیوه ای موافق عقیده رایج توده مردم سخن می گوید، زیرا هدف آن این نیست به مردمان فلسفه بیاموزد و آنان را بر سر عقل آورد، بلکه این است که آنها را به اطاعت وادارد.
باروخ اسپینوزا، نامه هفتاد و هشتم

| Sepehr, 1:58 AM | link
بهتون میگم این سلطنت طلب ها با مزه ان باورتون نمیشه. جدیداً اکیپی با ماشین توی خیابون راه می افتن و پرچم شیر و خورشید هم از پنجره میکنن بیرون و بوق و چراغ میزنن توی شهر. امروز که دیدم فکر کردم ایرانم و اینام عروس دارن میارن! شایدم میارن. نمیدونم.

| Sepehr, 1:31 AM | link
چند روزه دارم یه کلاس میرم از صبح تا شب. برای همین نمیرسم هیچی بنویسم. چون نه ساعت کلاسه و با رفت و آمدش تقریباً دوازده ساعت روزم میره. وقتی هم میام تا یه سرکی میکشم ببینم چه خبره باید بخوابم. که حتی به اونشم نمیرسم.
به هر حال این اولین تجربه کلاسیه که تمامش انگلیسیه. (کلاس زبانهای مسخره ایران رو حساب نمیکنم، چون اصلاً قابل مقایسه نیستن) پدرم در اومده. نه ساعت یه ریز معلمه حرف میزنه و منم دارم می دوم که بفهمم چی میگه. خیلی فرق داره. وقتی مثلاً فیلم ببینی نفهمیدن یه جاهایی زیاد مهم نیست. ولی اینجا فقط یه کلمه که از دستم در میره یا معنیشو نمیدونم کل اون بحث رو گند میزنم. خلاصه کل نه ساعت اینجوریه و این برای منی که عمراً سر کلاس درس گوش نمیدم شکنجه اس. وقتی یاد سابقه ام می افتم از خودم خجالت میکشم که ساکت بشینم و درس گوش بدم! چون دوره دبیرستان تنها کاری که نمی کردیم همین بود. و واقعاً جزو بهترین دوره های زندگیم بود. همش فرار از مدرسه، بیرون از کلاس، فوتبال تو حیاط، سر به سر معلم ها گذاشتن، دو دره کردن کلید های مدرسه که یادمه یه بار در کلاس رو با معلم و بچه های توش قفل کردیم! باز کردن شوفاژها که آب کل کلاس رو گرفت و تعطیل شدیم.... واقعاً کاری نموند که ما توی اون دوران نکنیم. (اینقدر از اون دوره خاطره دارم که یادش که می افتم میریزه بیرون!)
حالا این وضعیت برام لکه ننگه. مخصوصاً که یه سری هم هستن که کلی احساس باحالی میکنن و تیکه هایی میندازن یا کارهایی میکنن که دلم میخواد از پنجره پرتشون کنم بیرون.
ولی میدونم که اگه گوش ندم می افتم. بنابرین چاره ای نیست. به هر حال وقتی تموم میشه دیگه حالم داره از انگلیسی بهم میخوره و احساس سرگیجه دارم.
به هر حال این همه حرف زدم که آخرش بگم اگه نمینویسم اینه.

| Sepehr, 1:30 AM | link

Thursday, July 3

ساعت دوازده شب خسته از کار برسی خونه، دم در کلید از دستت بیفته و بره بین فاصله پله تا در و هرچقدر زور بزنی نتونی پیداش کنی. رفیقت هم بیرون باشه و بدونی ممکن نیست زودتر از سه شب بیاد خونه. مخت هم که دیگه کار نمیکنه، اون وقت توری رو در میاری و هیکل گنده تو از پنجره با هر بدبختی که شده رد میکنی تو و با کلی دردسر میری تو خونه. کلی هم از عقل خودت حال میکنی.
اون وقت چه احساسی بهت دست میده وقتی فردا صبحش میفهمی که اون پله با یه زور کوچیک میاد کنار و میتونستی راحت کلید رو در بیاری؟

| Sepehr, 3:29 AM | link
امروز اجتماع بلاگر های تورنتو بود. دو سری اول ایران بودم و نرفتم. اما این سری دیگه بهانه ای نداشتم. به این نتیجه رسیدم که علاقه ای به این کار ندارم. ترجیح میدم دنیای مجازی رو با واقعی قاطی نکنم. غیر از این هم یه سری تو وبلاگشون همونی هستن که نشون میدن.ولی من اصولاً چیزی که اینجا هستم با چیزی که به نظر میاد متفاوته. بنابرین کار بی معنی به نظرم اومد.

| Sepehr, 3:28 AM | link

Wednesday, July 2

امروز تبلیغ جدید شرکت لوازم آرایشی Loreal Paris رو دیدم. نکته جالبش استفاده از چند تا از گناههای هفت گانه بود. به این شکل که یه مدل با یه آرایش خاص رو با یکی از این گناه ها ست کرده بود. یه چهره که یه مقدار عصبانیت داشت با Anger، یکی که مغرور به نظر میومد با Pride، یکی با Greed، و همینطور.
به این فکر افتادم که دیگه گناه کردن جنبه تبلیغی پیدا کرده. نگین اینکه ضرری نداره و مهم نیست. مسئله نفس عمله. اینکه به خودشون اجازه این کار رو بدن.
دنیا رو گند برداشته. جان دو کجایی؟

| Sepehr, 3:14 AM | link
موزیچ یک سایت عمومی مخصوص موسیقی، تقریباً به سبک گیره.

| Sepehr, 3:13 AM | link
با دو تا سلطنت طلب یه بحث کوتاه و بیشتر به شوخی داشتم. اصولاً وقتی میفهمم یکی سلطنت طلبه بیشتر از اینکه بخوام بحث کنم کنجکاو میشم که طرف رو بررسی کنم. چون واقعاً موارد جالبی هستن. اینکه یه نفر بتونه تمام واقعیت های تاریخی و این همه زمان و تلاشی که برای بر انداختن نظام سلطنتی و اثبات ناکارآمدی اون شده رو ندیده بگیره واقعاً جای مطالعه داره.
به هر حال اینها که اصلاً مال بحث کردن هم نبودن و بیشتر داشتم سر به سرشون میذاشتم. خواستم به نقل از خط قرمز بگم که ولیعهد حتی اسم قوای سه گانه ایران رو هم بلد نیست. بعد فهمیدم که خود اینا هم بلد نیستن. قوه مقننه رو یکیشون گفت موقنه و یکی هم منقمه! کلی خندیدم.
مثل اینکه این مشکل کل این جماعته.

| Sepehr, 3:10 AM | link

Tuesday, July 1

یادم رفته بود: پریروز تورنتو کعبه قزوینیها بود.

| Sepehr, 1:53 AM | link