آسمان


My Chemical Romance - The Black Parade - The Sharpest Lives


Monday, July 21

یک. امروز دو بار ویندوز نصب کردم. چند وقتی بود که با جاوا مشکل داشت و بالاخره امروز وقت کردم که مشغول درست کردنش بشم.
دو. تحویل موشک شهاب سه رو به همه تبریک میگم.
سه. با دیدن ترمیناتور سه میشه فرق کارگردانی مثل جیمز کامرون رو با کسی مثل جوناتان ماستو فهمید. اکشن ساختن هم هنر لازم داره.
چهار. چند تا کتاب دارم میخونم که حسابی مشغولم کرده و زیاد علاقه ای به پای کامپیوتر اومدن ندارم فعلاً.
پنج. یه حساسیت دارم که این روزا عود کرده. با دارو اینا هم درست نمیشه. حساسیت به آدم هاس. وقتی باهاشون حرف میزنم و افکارشون رو میبینم زود اثر خودشو نشون میده. نسبت به درجه حماقت آدمها شدت این حساسیت هم بیشتره. قبلاً خودش رو به شکل عصبانیت و بحث نشون میداد، اما اخیراً علائمش به شکل بی حوصله گی و حرف نزدنه.
شش. مدتی هم هست که یه وبلاگ پیدا کردم که ترجیح میدم بجای نوشتن در اینجا برم اونو بخونم.
هفت. اگه حوصله داشته باشم میخوام یه جواب به نوشته های بابک داد بنویسم. زیادی داره توی طرفداری از خاتمی گرد و خاک میکنه.
هشت. وبلاگ آب تذکر بجایی در مورد سرمایه دار و قدرتمند بودن بزرگان اسلام از همون ابتدا داده که کاملاً درسته.
و در آخر:
بعضی وقتها تصادفاً چیزی پیش میاد که باعث میشه یاد آدمی بیفتی که رفته. دیروز توی کتابی که میخوندم ترجمه ای از دوستی دیدم که سال پیش در اوج کار خودش فوت کرد. باز داغ دل من تازه شد که چرا کسی مثل اون باید بره و یه سری بی مصرف باقی بمونن. به هر حال هم به خاطر ادای احترام و هم به خاطر جالب بودنش قسمتی از اون رو در پست بعدی می نویسم.

| Sepehr, 1:10 AM