آسمان: December 2002


My Chemical Romance - The Black Parade - The Sharpest Lives


Tuesday, December 31

يه نفر رسماً داره از خط تلفن ما استفاده ميکنه. تلفن رو که برداشتم داشت واسه خودش با يکي حرف ميزد. وقتي هم پرسيدم کيه قطع کرد. زنگ زدم به شرکت تلفن که بيان چک کنن اونام تا پنجشنبه نميان. تعطيلات کيريسمسه. احتمالاً يارو داره حسابي راه دور زنگ ميزنه حال ميکنه. قبضشم قراره براي ما بياد حال کنيم. با اين همه ادعا وقتي خواستم که تماسهاي راه دور که از اين تلفن بوده رو بهم بگه، گفت نميتونه و بايد صبر کنم تا قبض بياد. خلاصه معلومه که مقداري دردسر داريم.
تکميلي: نه بابا! خوشم اومد. حدود نيم ساعت بعد از تلفنم دو نفر از Bell شرکت تلفن اينجا اومدن و درستش کردن. گفتن با يکي مشترک بوده. در مورد پول تلفن راه دور هم گفتن اگه تو قبض بود زنگ بزنم Bell و بگم که جريان چي بوده و پاک ميشه. دردسر رفع شد.

| Sepehr, 11:27 AM | link

Monday, December 30

همه پيشرفت ميکنن ما پسرفت. الان با Dialup وصل شدم. امروز داريم ميريم دنبال کار اينترنت. يه خورده وقت بهم بدين. برميگردم.

| Sepehr, 12:54 PM | link

Sunday, December 29

ما اينترنتمون داره قطع ميشه. الان يه جورايي داره نفسهاي آخرو ميکشه. فعلاً داريم تحقيق ميکنيم که از کجا بگيريم. به اينترنت کابلي عادت کرديم و ديگه بدون اون نميشه. خلاصه تا اطلاع ثانوي انتظار اينو داشته باشين که يهو ازم خبري نشه.

| Sepehr, 3:15 AM | link
اين آهنگ يکي از با معني ترين آهنگايي بوده که در عمرم شنيدم. البته براي من. ممکنه هر کسي اينطوري فکر نکنه.
از گروه Linkin Park

By Myself

What do I do to ignore them behind me?
Do I follow my instincts blindly?
Do I hide my pride from these bad dreams
And give in to sad thoughts that are maddening?
Do I sit here and try to stand it?
Or do I try to catch them red-handed?
Do I trust some and get fooled by phoniness,
Or do I trust nobody and live in loneliness?
Because I can't hold on when I'm stretched so thin
I make the right moves but I'm lost within
I put on my daily fa硤e but then
I just end up getting hurt again
By myself
(Myself)

I ask why, but in my mind
I find I can't rely on myself

I can't hold on
To what I want when I'm stretched so thin
It's all too much to take in
I can't hold on
To anything watching everything spin
With thoughts of failure sinking in

If I turn my back I'm defenseless
And to go blindly seems senseless
If I hide my pride and let it all go on
Then they'll take from me 'till everything is gone
If I let them go I'll be outdone
But if I try to catch them I'll be outrun
If I'm killed by the questions like a cancer
Then I'll be buried in the silence of the answer
By myself
(Myself)

How do you think I've lost so much
I'm so afraid, I'm out of touch
How do you expect I will know what to do
When all I know is what you tell me to

Don't you know
I can't tell you how to make it go
No matter what I do, how hard I try
I can't seem to convince myself why
I'm stuck on the outside

| Sepehr, 3:13 AM | link
در مورد خبر قبلي
ما خودمون خيلي شاهکاريم! ديگه اوني که ما بسازيم چي از آب درمياد.
ولي من مخالف نيستم. يه موقعي بودم. ولي حالا فکر ميکنم به نظر من بشر حق داره تا جايي که ميتونه پيش بره و بايد بره. جلوشو هم نميشه گرفت.
ولي جدا از اين حرفا خيلي دلم ميخواد نتيجه شبيه سازي احمقي مثل جورج بوش رو ببينم. فکر ميکنم به جاي انسان چيز ديگه اي دربياد.

| Sepehr, 2:59 AM | link

Saturday, December 28

بي بي سي
نخستين انسان مخلوق بشر

| Sepehr, 11:56 AM | link

Friday, December 27

نيازي ندارم هر چيزي را که ميخواهد آرمان خويش را بر دوش ما بگذارد بردارم و نشان دهم که فقط دلواپس خود است، نه ما. فقط خوبي خود را ميخواهد نه ما. آيا خدا، بشريت، حقيقت، آزادي، انسانيت، دادگري، چيزي جز اين ميخواهند که شما بر سر شوق آييد و به آنها خدمت کنيد؟
ماکس اشتيرنر
خود و آنچه از اوست
هگليهاي جوان

| Sepehr, 1:27 AM | link
......

| Sepehr, 12:05 AM | link

Thursday, December 26

Boxing Day
به فاصله روز بعد از تعطيل کريسمس تا سال نو Boxing Day ميگن.
توي اين فاصله اکثراً همه اجناسشون رو حراج ميکنن و قيمت ها رو ميارن پايين. البته خيليش هم الکيه. يا کم ميارن پايين يا اصلاً نميارن. مردم هم که همه چيو حفظ نيستن. بيشتر جنبه رواني داره. همه احساس ميکنن که ارزون شده و بايد خريد کرد.
ما هم امروز رفتيم ببينيم چه خبره. اصلاً تصورش رو هم نميکرديم. ملت همه ريخته بيرون. همه جاهايي که هميشه خلوت يا معمولي بودن غلغله بود.
به هر حال اينم يه نمونه ديگه از عادت هاي اينجاس. مردمي که زندگيشون فقط به عادته.

| Sepehr, 11:39 PM | link

Wednesday, December 25

بي بي سي :
عباس عبدی که نخست از نحوه بازجويی‌ها و مديريت زندان قدردانی کرد در دفاع از خود گفت: "می‌پذيرم كه به عنوان عضو هيات مديره بايد نسبت به طرف‌های درخواست كننده، بويژه آنها كه آمريكايی بودند، تحقيق بيشتری صورت می‌داديم."
عبدی اضافه كرد: "بايد پذيرفت كه از ابتدا هم می‌توانستم عنوان بهتری را پيشنهاد كنم كه احتمال سوء استفاده از اين شعار و تبليغ و سردرگمی و تشويش اذهان نشوم. درباره وجه عملی خروج از حاكميت معتقدم كه موجب كاهش اعتبار كشور و مشروعيت آن خواهد شد و شرايط را برای مداخله بيگانگان و افزون‌طلبی آنان فراهم می‌كند و بايد از آن پرهيز كرد. "
آقای عبدی درباره بحث جنجالی ديگری که اصلاح طلبان برای تعيين سرنوشت کشور و بن بست سياسی در آن عنوان می کنند يعنی برگزاری رفراندوم توضيح داد که: "با رفراندوم ساختارشكن مخالفم و آن را امری راديكال و در جهت فروپاشی می‌دانم."

مبارکه آقاي عبدي.
توضيحات بيشتر: تبريک ميگم که تو زندان و بازجويي اينقدر بهتون خوش گذشته که لازم ديدين نخست از اين موضوع قدرداني کنين. و همينطور به خاطر اينکه به اشتباهاتتون پي بردين واقعاً براتون خوشحالم.
اميدوارم با اين طرز فکر جديدتون بتونين سالهاي سال در خدمت نظام جمهوري اسلامي و رهبر کبير انقلاب باشين.

| Sepehr, 9:04 PM | link
براي ما خوبي کريسمس اين بود که گرفتيم عين آدم خوابيديم. بعدم کل روزو راحت گذرونديم. وگرنه من يکي شخصاً هيچ احساسي بهش ندارم. تازه بيشتر بدم هم مياد چوت تو اين مدت شلوغيش و لوس بازيهاش ديگه کفر آدمو درمياورد. مخصوصاً آهنگاش که روزي 2000 يار همه جا ميشنوي. اميدوارم ديگه تمومش کنن.

| Sepehr, 8:55 PM | link
امشب منصور خواننده لس آنجلسي اينجا تورنتو کنسرت داره. دوست ما هم رفت. کلي اصرار کرد که منو هم ببره. گفتم عمراً. خودباختگي فرهنگيم هرچند داره سير نزولي طي ميکنه هنوز به اونجا نرسيده! از گوش کردن به
Dark Tranquillity, Moonspell, In Flames بيام کنسرت منصور.
اصولاً خونه ما جالبه. احتمالاً بالايي هاي ما کف کردن که اين چه سيستميه که يه دقيقه از اينجا صداي خفن متالي بيرون مياد و بعدش دامبول ديمبول شهرام کي و پيروز!!! ولي خوب همزيستي مسالمت آميز ميکنيم.

| Sepehr, 8:49 PM | link

Tuesday, December 24

بي بي سي:
ايالات متحده گفته است که اين اقدام کره شمالی با خواست جامعه بين المللی منافات دارد.
لطفاً تو يکي خفه شو براي من از خواست جامعه بين المللی حرف نزن.

| Sepehr, 5:19 PM | link
با کارهاي کره شمالي حال ميکنم شديد.

| Sepehr, 5:14 PM | link
توجه تون رو به سخن نغز يک خانم ايراني که خيلي احساس کانادايي بودن کرده جلب ميکنم:
اين خانم در يک محيط کاملاً ايراني به دوست ما فرمودن:
are you iranian or khareji?
آخه يکي نيست بگه مجبوري وقتي بلد نيستي، تازه يه جايي هم هستي که ميدوني همه ايرانين، اينجوري حرف بزني؟

| Sepehr, 6:14 AM | link

Monday, December 23

The Lord of the Rings: Two Towers
قسمت دوم ارباب حلقه ها از 18 دسامبر روي 6,633 پرده در 3,622 سينما اکران شد. روزاي اول که همه پيش فروش بود. قسمت اول سال پيش همين موقعها اکران شده بود و قسمت سوم و آخر سال بعد اين موقع اکران ميشه.
قسمت اول رو که صداوسيماي ايران برداشته نشون داده! داخل پرانتز گاهي از اين کارهاي ايران حال ميکنم. کپي رايت اينا دودره اس. اينجا کمپانيه تازه بعد از اکران فيلم 1500 تا برنامه براي DVD و ويديو داره. اونوقت ايران برميداره فيلمي که تازه اينجا DVD دراومده رو از تلويزيون پخش ميکنه.
سينمايي که رفتيم براي خودش شهري بود. همين فيلم رو هر نيم ساعت تو چند سالن مختلف داشتن پخش ميکردن. يه سيستم پخش خاصي هم به اسم IMAX داشت که نميدونم چيه ولي صحبت از سه بعدي و اين حرفا بود. بليط اون سانس تموم شد به ما نرسيد. يه فيلم جلوه هاي ويژه اي توپ ديگه که بياد اونو هم تست ميکنم. شايد Matrix: Reloaded.
جدا از اين 7-8 تا فيلم ديگه هم داشت که يکيش Gangs of Newyork فيلم جديد مارتين اسکورسيزي با شرکت Leonardo Di Caprio و Cameron Diaz و Daniel Daw Lewis بود.
اما يه چيز عجيب هموني بود که ديدم هودر هم اشاره کرده: شماره صندلي خبري نيست. بايد زودتر بري که جاي خوب گيرت بياد. ما که رسيديم بروبچه هاي سياه وسط رو پر کرده بودن و مشغول بامزه بازي بودن. باز داخل پرانتز چقدر دوست دارم يه روز يکيشونو اساسي بزنم دلم خنک شه.
به هر حال دليل هودر به نظر منطقي مياد. کلي آگهي اولش پخش کردن.
يه چيز مسخره ديگه هم اين بود که توي خود سالن هم پاپکورن ميفروختن! انگار جنبه مرگ و زندگي داره و کسي نبايد يادش بره!
اما خود فيلم. به نظر من قسمت اول بهتر بود. با اينکه اين يکي از نظر جلوه هاي ويژه بيشتر مايه گذاشته بود. مخلوقاتي از ترکيب گرگ و بوفالو ، درختايي که راه ميرفتن و حرف ميزدن، دکورهاي خيلي خفن و عظيم. اما داستان کند بود و من يکي به اندازه قبلي خوشم نيومد. من فکر نميکنم بتونه موفقيت يک رو چه از نظر فروش چه نامزدي اسکار تکرار کنه.
فعلاً که نامزد 2 تا Golden Globe شده از جمله Best Drama.
ضمناً فکر نکنين نميدونم. رکورد فروش افتتاحيه قبلي رو شکسته و فعلاً 101 ميليون فروخته. اما من فکر ميکنم مياد پايين. چون بعيد ميدونم کسي 2 بار بخواد اينو ببينه.
بايد صبر کرد و ديد.

لينک ها:
The Lord of the Rings: Two Towers
Gangs of Newyork
Yahoo Box Office

| Sepehr, 3:49 AM | link
ساعت 3:30 صبح....

| Sepehr, 3:46 AM | link
يادي هم از سال پيش.
سال پيش اين موقعها با يه سري از دوستان جاي ديگه اي زندگي ميکرديم. شب يلدا گفتيم لااقل مراسم هندونه خوري رو به جا بياريم. يکي از بچه ها که کاردرست و باتجربه مون بود وظيفشو به عهده گرفت. خلاصه شب با کلي شوق و ذوق و خاله بازي بريديمش. بي انصاف حتي يه درجه هم به قرمزي نميزد! عين برف بود. اما به جاش کلي خنديديم و سربسر خريدار گذاشتيم که ميگفت مدلش اينجوريه.
يادش به خير. الان اون جمع هر کدوم يه جاي دنيان.

| Sepehr, 2:50 AM | link
شب يلداي ايراني
خب جريانات ديشب رو بگم. دوست من هم اومده بود محل کارم که يه برنامه اي بريزيم. کار من که تموم شد و اومديم بيرون تو اين فکر بوديم که چيکار کنيم. به سلامتي اهل بار و اين حرفا هم که نيستيم. به قول دوستم چيکار کنيم؟ آب پرتقال سفارش بديم؟؟؟
ديدن يه پوستر باعث شد که تصميم بگيريم بريم سينما. اينکه اين فکر اول به کله کدوممون رسيد نميدونم. چون بعداً آخر شب به اين نتيجه رسيديم که هر کدوم اين پيشنهاد رو داده اون يکي با مشت بزنه تو صورتش!!!
خلاصه رفتيم سينما. در مورد اون جدا مينويسم چون جاي صحبت داره. 2 شب از سينما دراومديم. اينجا از 2 به بعد مترو و اتوبوس بجز يه سري خطهاي 24 ساعته تعطيله. البته خيابونا عين روز پر از آدم بود. همه تا خرخره خورده بودن و شادوشنگول اينور اونور ميرفتن. اصولاً داون تاون تورنتو که مرکز تجاريشه هميشه شلوغه و ساعت سرش نميشه.
خودمون رو به خيابان يانگ رسونديم که خيابون اصلي تورنتو و بلندترين خيابون آمريکاي شماليه. اونجا سوار اتوبوس شديم. و دوستم رفت که از راننده بپرسه که از چه مسيري ميتونيم بريم. يهو متوجه شدم به يارو داره ميگه بعله بعله ممنون! طرف ايراني بود و با زبان شيرين فارسي برامون توضيح داد که چيکار کنيم. آخرشم به ايستگاه که رسيديم با بلندگو اعلام کرد. اصولاً مترو و اتوبوس ميکروفون و بلندگو دارن و ايستگاه رو راننده ها اعلام ميکنن ولي نه هميشه و يه جورايي بستگي به حال و حوصله راننده داره. البته اتوبوس ما که شاهکار بود. اگه توش بمب هم منفجر ميکردن ملت نميفهميدن! الکل تو هوا موج ميزد. اگه يه فندکي چيزي ميزدي احتمالاً آتيش ميگرفت!
ايستگاه که رسيديم عين اين بود که ميدون ونک پياده ميشيم: آقا دست شما درد نکنه، نوکرتم داداش، ما بيشتر، شبت بخير و اين حرفا.
اما هنوز شب يلداي ايراني ما مونده بود. تو اين يکي خيابون که تاکسي هم پيدا نميشد يکي با ماشين وايساد و گفت کجا ميرين؟ برسونمتون. بعد هم ايراني از آب دراومد. تا دم در خونه هم ما رو رسوند.
خلاصه شب يلدايي مملو از ايرانيت داشتيم!

| Sepehr, 1:04 AM | link

Sunday, December 22

شبا اينقدر دير ميرسم خونه که مطالبم چون بعد ساعت 12 پابليش ميشه تاريخ فرداشو ميخوره. با اختلاف 8.5 ساعتي ما با ايران هم که ديگه کولاک ميشه. خلاصه شما خودتون مطلب رو مال ديروزش حساب کنين.

| Sepehr, 11:36 PM | link
به علت خستگی بیش از حد و خواب آلودگی ادامه مطالب میره به فردا. شرمنده.

| Sepehr, 6:18 AM | link
حرف زیاده. الان ساعت 3:30 شبه که رسیدم خونه. (بابا خلاف!!!)
اما قبل از هر چی لازمه اینو بگم:
مرده شور کانادا رو با کارتهای تلفنش ببرن. امشب که شب یلدا بود و فکو فامیل همه یه جا جمع بودن میخواستم زنگ بزنم با همه صحبت کنم. اما بعد از 1500 بار بالاخره موقعی گرفت که همه رفته بودن.
و مرده شور اونایی رو ببره که باعث شدن من و امثال من کشور خودمون رو ول کنیم و بیایم یه جای دیگه بین یه مشت گوساله زندگی کنیم و از زندگی هیچی نفهمیم. شب یلدا از شب عید بیشتر به من خوش میگذشت. اما حالا این شبو باید سر کار با یه مشت دزد کانادایی سر کنم.
شرمنده که یه خورده تند شد. اما واقعاً شاکیم.
شب یلداتون هم مبارک. جای منم توی همه بخور بخور ها خالی.


| Sepehr, 3:41 AM | link

Friday, December 20

و ضمناً یه معذرت خواهی آنلاین از همه کسایی که باید براشون ایمیل بزنم. واقعاً شرمنده ام. ولی قول میدم همین روزا جواب بدم. این کریسمس بگذره....

| Sepehr, 8:44 PM | link
آخ آخ آلبوم جدید از Chris De Burgh
Chris De Burgh خواننده ایه که خیلی ازش خاطره دارم و همیشه هم دوستش داشتم. فرقی نمیکنه چه سبکی گوش کنم. آهنگای هیچ خواننده ای برام به اندازه اون با معنی و قشنگ نبوده.
اگه رو اینترنت باشه همین امشب میگیرم.
لینک از چشمک

| Sepehr, 8:41 PM | link
باز هم شاهکارهای آمریکا. اداره مهاجرت آمریکا که اعلام کرده بود مهاجرین باید برای جواب به یک سری سوالات به اونجا برن بدون مقدمه عده ای رو دستگیر کرده و فرستاده زندان.
گاهی فکر میکنم آخه یعنی ممکنه اینا اینقدر احمق باشن؟ یعنی نمیفهمن که هر چی میگذره مردم دنیا بیشتر و بیشتر از آمریکا و این رییس بازیهاش بدشون میاد؟ من دوستای اروپایی زیادی دارم که اونا هم همینو میگن. فقط ما ایرانیا نیستیم.
آخه تا کجا میخوان این سیاست رو ادامه بدن؟ میخوان تمام آدمها رو زیر نظر بگیرن؟ غیر از اینه که ممکنه باز یکی عین اون تک تیر اندازه پیدا بشه و باز باید کلی دنبالش بگردن؟
به نظر من راهو دارن اشتباه میرن. با این روش تروریسم سرکوب نمیشه که هیچ بدتر هم میشه. همین الان بین اونایی که پدر برادر یا پسرشون دستگیر شده خیلیا هستن که اگه یه تفنگ بدی دستشون خیلی کارها ممکنه بکنن. تازه اونا معمولی هستن. مسلمونهای افراطی که جای خودشو داره.

| Sepehr, 1:03 AM | link
درخواست غرامت از ايران
يک قاضی فدرال آمريکا حکم داده است که دولت ايران بايد بيش از 300 ميليون دلار غرامت به يک مرد آمريکايی که 18 سال پيش توسط گروه های اسلامی در لبنان ربوده شد، بپردازد.
ادامه خبر

| Sepehr, 12:01 AM | link

Wednesday, December 18

اینجا خیلی پیش میاد که با ایرانیا برخورد کنی. مخصوصاً توی فروشگاههای بزرگ یا به قول اینا مال. چون عده زیادی فروشنده هستن. شناختنشون هم راحته. اما یه سری سعی میکنن نشون ندن که به نظر من خیلی احمقانه اس. من خودم سر کارم وقتی میفهمم یکی ایرانیه باهاش فارسی حرف میزنم. مگه چمونه که بخایم قایمش کنیم. دیگه از چینیها موندیم؟
حالا همه اینارو واسه چی گفتم؟ دیروز با دوستم رفته بودیم یکی از همین Mall ها. یه جا میخواستیم غذا بخوریم یکی از خانمهایی که کار میکرد ایرانی بود. وقتی من منتظر بودم غذا رو بگیرم یهو اومد اینور و یکیو صدا کرد: فارشاد (فرشاد نه ها. فارشاد) عموعباس وانتس تو تاک ویث یو. کال عمو عباس.
faarshad amoo abbas wants to talk with you, call amoo abbas
دیگه خودتون فلسفه این حرف زدن رو پیدا کنین.

| Sepehr, 7:51 PM | link
امروز یهو یاد این افتادم که میشه چند تا کانال ایران رو با اینترنت دید. نشستم یه مقدار نگاه کردم. هنوز حالم بهم میخوره. یاد اون موقع افتادم که برای دیدن یه فوتبال چه اعصابی ازم خورد میشد. اون سانسورهای احمقانه که توی تابستون لباس پشمی تن تماشاگرا میکردن و بازیو تیکه پاره میکردن. 1000 دفعه یه صحنه از مربی رو میدیدی که داره داد میزنه و هر دفعه هم گزارشگر وانمود میکرد که صحنه جدیده. یا اون مجریهای آشغال با حرفای مسخره شون. واقعاً به آدم توهین میشد. توهین که حتماً نباید فحش تو صورت آدم باشه.
به هر حال یه چیز بامزه ای که متوجه شدم ادامه آهنگ دزدیها بود. آهنگ Spice Girls رو تبلیغ پراید! یکی دیگه هم بود که کم بود و ملودیشو تشخیص ندادم. تازه فقط 5 دقیقه نگاه کردم.
نمیدونم اگه یه روزی کپی رایت تو ایران هم بیاد اینا میخوان چیکار کنن؟

| Sepehr, 6:19 PM | link

Tuesday, December 17

آخرین شاهکاری که از jackass دیدم. (در مورد jackass قبلاً نوشتم) سوار سبدهای چرخدار خرید میشدن و یکی با سرعت تمام سبد رو هل میداد و به جدول میکوبید واونی که توی سبد بود پرت میشد بیرون و با مغز میخورد تو درودیوار!!! ضمناً برای اینکه باور کنین کاملاً واقعیه توی یکی از قسمتهاش قوزک پای اصل کاریشون Johny Knoxville شکست و رفت تو گچ. و البته با همون پا به دیوونه بازیا ادامه داد. توصیه میکنم فیلمش رو حتماً ببینین. بقیه ویدیوهاش احتمالاَ اصلاً اونورا گیر نمیاد. من خودم از رو imesh داونلود کردم. البته حجم قسمتهای کاملش 200 مگ به بالاس.

| Sepehr, 3:36 AM | link
خبر شرکت نکردن گور در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حسابی ضدحال بود. معنیش اینه که بوش احمق قراره بمونه. چون هیچ آدم درست و حسابی دیگه ای از حزب دموکرات وجود نداره که بخواد با بوش رقابت کنه. هرچند که ملت آمریکا بوش بهشون بیشتر میاد.

| Sepehr, 2:17 AM | link
از چشمک
خيلی جالبه که آدم بدونه هنرپيشه ها و ادم های معروف تو عرض سال چه خريد هايی کردن. اينجا رو نگاه کنيد. خدا وکیلی هرچی معروف تر خسيس تر.

| Sepehr, 1:45 AM | link
نسبت پیدا کردن سیاهپوست آدم و باشخصیت مساوی چینی خوشگل پیدا کردنه. یعنی یک در میلیون. (البته به چینیا یه کمی حال دادم! چون خوشگل تو اونا یک در میلیارد هم نیست)
اونایی که ادعای برابری نژاد و این حرفا میکنن وقتی سیاهای رو از نزدیک ببینن و باهاشون در ارتباط باشن اون حرفا یادشون میره.
منم که ایران بودم اینطوری فکر میکردم. بسکه صداوسیمای لاریجانی تو گوشمون میخوند فکر میکنیم اینا یه سری آدمهای پاک و مظلومن که همش داره بهشون ظلم میشه. اما اینجا دیدم که نه بابا. یه دلیلی داره که اینجوری میکنن. اکثراً تو کار موادن. جدا از اون بینهایت بیشخصیت هستن. رفتارشون حرف زدنشون حال آدمو بهم میزنه. سر چهارراه وایمیسن بدون ملاحظه تو خیابون فحش میدن...
من توی این مدت که تو روز با کلی آدم سروکار دارم واقعاً یکی دوتا درست حسابی بیشتر ندیدم. عوضش تا اونجا که دلتون بخواد با دزد و دردسر درست کن مشکل داشتم. اصلاً وقتی در باز میشه و یه سیاه میاد تو ناخودآگاه احساس ناامنی و دردسر بهم دست میده.
خلاصه که یه جورایی حقشونه که باهاشون بدرفتاری بشه. وقتی 99% اینجورین بقیه هم میسوزن.

| Sepehr, 1:42 AM | link

Monday, December 16

راستی بالاخره یه مقدار تغییرات دادم. اضافه کردن آدرسها و وبلاگهای مورد علاقه. اگه وقت کنم زودتر قالب رو هم عوض میکنم. ولی وقت میخواد. چون اصولاً من اینکاره نیستم.

| Sepehr, 11:46 PM | link
از کریسمس فقط کارش و خستگیش به ما رسیده. باز ساعت نزدیک 12 س که رسیدم خونه. ضمناً کریسمس هم که بدون برف نمیشه. بنابرین دیروز حسابی بارید و امروز اساسی سرد شد. ما دیگه زیادی خوش به حالمون شده بود. هوا بالای صفر توی تورنتو؟ پیشبینی کردن که امشب دما به -35 میرسه. قابل توجه همه اونایی که از سرما مینالن.

| Sepehr, 11:38 PM | link

Sunday, December 15

چه حس بدیه وقتی میفهمی یه نفری که میشناختی و دوستش داشتی رو دیگه هیچوقت نمیبینی. هیچوقت....
هر چقدر هم که آماده اش باشی. هر چقدر هم که بگی پیریه دیگه و چاره ای نیست. خیلی دردناکه.

| Sepehr, 1:07 AM | link
.....

| Sepehr, 12:49 AM | link

Saturday, December 14

jackass
یکی دیگه از شو های MTV دیگه آخرشه. یک مشت آدم احمق و کله خراب جمع شدن و هر کاری که فکرشو بکنین انجام میدن. مصداق شوخی خرکیهای خودمون. کارهایی که آدم باورش نمیشه. تو مایه های مازوخیسم. مثلاً خودشون رو از جاهای خطرناک پرت میکنن. به درودیوار میکوبن. با ماشین میزنن به همدیگه و....
چندتایی که همین الان دیدم یارو یه کرم خاکی رو از دماغش کشید تو و از دهن داد بیرون! البته طی کلی تلاش. و باز همین آدم (شو کلی آدم داره) یه ماهی قرمز رو قورت داد و بعد زنده بالا آورد!
موفقیت این شو باعث شد که طبق معمول هالیوود فیلمی هم از کارهای جدید اونا ساخته بشه که حدود 63 ملیون دلار هم فروخت. به هر حال از همه چی تا اونجا که که میشه باید پول درآورد.
خلاصه اینکه اگه از دیوونه بازی خوشتون میاد تضمین میکنم که با دیدن jackass از خنده منهدم میشین. اما در غیراینصورت اصلاً طرفش نرین!

| Sepehr, 12:18 PM | link
شرمنده دیشب حدود 12 رسیدم خونه. هم خیلی خسته بودم هم رفیقمون پای چت بود. امشب هم باز دیر میام و خسته. میدونم. چون شنبه شلوغترین روز هفته اس.

| Sepehr, 10:35 AM | link

Friday, December 13

ضمناً امروز یه جایی دیدم پر از تیشرتهایی که روشون چرت و پرتهای خنده دار نوشته بودن. و باحالترینش یه تیشرت دخترونه بود که روش نوشته بود:
Objects Under This Shirt Are Larger Than They Apear!!!!!

| Sepehr, 1:49 AM | link
امروز بالاخره رفتم Indigo. تعریفشو کلی شنیده بودم. Indigo&Chapters یه کتاب فروشی خیلی معروفه. البته جدا بودن ولی Indigo اون یکیو که Chapters باشه خرید.(یا برعکس) خلاصه توووووووووووووووووووپ بود. شنیده بودم ولی فکر نمیکردم اینجوری باشه. یه کتابفروشی خیلی بزرگ رو در نظر بگیرین که هر چند قدم مبل و صندلی گذاشتن و یه کافه که میتونی هر چی میخوای سفارش بدی با میز و صندلی برای نشستن. خب حالا باحالیش به چیه؟ اینکه هر کتاب یا مجله ای که میخوای میتونی برداری بشینی تو کافه یا هر جایی میخوای بخونی آخرشم ببری بگذاری سر جاش. عین یه کتابخونه خیلی به روز فقط با این تفاوت که ساکت نیست. منم همه مجله های کامپیوتری رو خوندم و حال کردم. یکی از بهترین چیزایی بود که از این کانادا تا الان دیدم.

| Sepehr, 1:44 AM | link

Thursday, December 12

من برگشتم. موندن ما تو همیلتون به ٢٤ ساعت هم نرسید. بنابرین چیز زیادی ندارم که بگم. فقط یه چیز جالب و البته مسخره داشت. همه ایستگاهای اتوبوس شماره تلفن داشتن! زنگ میزدی و میپرسیدی که چه ساعتایی میاد. ما یه مثل داریم که میگه حنا وقتی زیاد شد....

| Sepehr, 11:33 PM | link

Wednesday, December 11

امشب این دوست ما میخواد بره همیلتون یه شهری یه ساعتی اینجا خونه داییش. از اونجا که ما هم خراب رفیقیم باهاش میریم که تنها نباشه. پس با یه برنامه کاملاً جدید برمیگردم. آخ ماسکی شست پام!!!

| Sepehr, 6:18 PM | link
آسمان از گرفتگی دراومد.

| Sepehr, 5:54 PM | link
ضمناً هوا امروز خوب بود. طبق معمول اینا هم دمای هوا رو هر چی دلشون خواسته بود زده بودن. +5. نمیدونم واقعاً خجالت نمیکشن؟ وقتی بخار از دهنت درمیاد آخه چطوری میشه 5 درجه بالای صفر باشه؟

| Sepehr, 12:39 AM | link
چه احساسی بهت دست میده وقتی شب موقع برگشتن از سر کار توی یه کوپه مترو فقط تنها خودت باشی. خودت و خودت.....

| Sepehr, 12:33 AM | link

Tuesday, December 10

آسمان بدجوری گرفته اس........

| Sepehr, 1:47 AM | link
خیلی خسته ام. فقط اینو بگم برم.
می دونین بالاخره Miss World رو کجا برد؟ کشور دوست و همسایه و مسلمانمون ترکیه! همون جایی که آخرین انتخاباتشو هم حزب اسلامگراشون برد.
ضمناً از بقیه کشورهای دوست و مسلمان بوسنی و لبنان هم هستن. همونایی که دولت ایران خودشو براشون جر داده و میده.
سایت Miss World, قسمت شرکت کننده گان

| Sepehr, 12:59 AM | link

Monday, December 9

اگه ی هارو درست نمی بینین فونت هاتون رو آپدیت کنین. بهترین راه گرفتن و نصب این فایله.

| Sepehr, 3:44 AM | link
خب اعلان عمومی وبلاگمون رو هم کردیم که آشناها بیان ببینن. محض اطلاع اسم این وبلاگ "آسمان" ه. بلاگر احمق فارسیشو درست نمی نوشت فعلاً انگلیسی نوشتم تا فارسیشو با template جدیدم یهو درست کنم.

| Sepehr, 3:22 AM | link

Sunday, December 8

چند روز پیش یه یارویی زنگ زد. گفت یه آمارگیری داریم میکنیم در مورد نوشیدنیهایی که مردم استفاده میکنن. منم غلط کردم گفتم باشه بپرس. یه ساعت داشت میپرسید. یه چیزایی که اصلاً نمی دونستم چی هست! ولی می دونستم که نخوردم! چون غیر از آب و انواع نوشابه و انواع قهوه اهل چیز دیگه ای نیستیم! تموم که شد گفتم الان یارو شاکی میشه میگه خاک تو سرت! برو بمیر دیگه. واسه چی داری زندگی میکنی؟ ولی کلی تشکر کرد و تمام. بیکارن واقعاً.

| Sepehr, 11:10 PM | link
بعله! دمای هوا رو زدن -10. دارم فکر میکنم اینایی که این دما رو میگن رو باید لختشون کرد و برد یه جایی که این باد لعنتی خوب بهشون بخوره ببینم بازم میگن هوا اینقدره. من که داشتم برمیگشتم همین 10 دقیقه راهی که باید پیاده میومدم گوشام یخ زد. الان هوا راحت -20 هست.

| Sepehr, 10:54 PM | link
خوبه وبلاگ ما فعلا فقط 2 تا خواننده داره!! چون هنوز آدرسش رو به کسی ندادم. اما همین چند روزه که ننوشتم کلی اعتراض بهم شد که خجالت بکش و مردمو سر کار نذار. چشم. به کوری چشم تورنتوییها که سعی در مسمومیت ما کردن حال ما خوب شده و هیچیمون نیست. یه مقدار آب بدنمون زیادی کرده بود که درست شد!
خلاصه بالاخره تقاص این همه بیرون غذا خوردن رو پس دادم و دیگه غلط میکنم تکرار کنم. (مطمئن باشین این فقط حرفه. از این غلطها زیاد قراره بکنم!!)
ضمناً آقایی که الان داری اینارو می خونی! نری به مامان ما چیزی بگی باز ناراحت بشه.

| Sepehr, 10:43 PM | link

Wednesday, December 4

امروز صبح نوید دوستم می خواست عطر بخره. برای امتحان عطرها کلی از اونها رو روی کاغذهای سفید مخصوصش زدیم و آخرش پیش من موند. شب توی ساب وی که داشتیم برمیگشتیم من تو جیبم پیداشون کردم. خودم یه بو کردم و بعد هم دادم نوید. یهو متوجه شدم بغلیه داره مشکوک نگاه میکنه. فهمیدم که فکر میکنه مواده! سریع تصمیم گرفتیم یارو رو سرکار بزاریم.
نوید کیفشو درآورد. صد دلار شمرد و داد به من. منم کاغذهارو دادم بهش. بعد هم رفتم اونور واگن و بعد از چند تا علامت دادن نوید هم رفت سمت دیگه. یارو داشت سکته میکرد!!! ولی ایستگاه که رسیدیم و اومدیم بیرون از خنده منفجر شدیم.
البته زیاد نباید از این کارها کرد چون ما که شانس نداریم. پلیس میگیره ترتیبمونو میده!

| Sepehr, 12:23 AM | link

Tuesday, December 3

سفارش یک template خوب رو دادم. اما میدونم که احتمالا به این زودی ها خبری نمیشه. خودم هم وقت و حوصله HTML نوشتن ندارم. بنابرین خب فعلا مجبورم با این شروع کنم. اما زودعوضش میکنم.
ضمناً به تاریخ اون پست اولیه گیر ندین! republish شده.

| Sepehr, 4:23 AM | link