آسمان


My Chemical Romance - The Black Parade - The Sharpest Lives


Thursday, June 2

دعوا بالا گرفت. ده دقيقه‌ی پايانی بحث هنوز ياوری راجع به اين كه در شش ماه چه كارهايی می‌توان كرد و در چهار سال چه كارهايی، نرخ ارز، وارد كردن تكنولوژی نوين و اين چيزها حرف می‌زد و سوال می‌پرسيد. نوبخت و علی‌احمدی هم رسما به هم متلك‌های كلفت می‌گفتند.
نوبخت: اين كارها دقيق است. ما تجربه كرده‌ايم. نمی‌شود هر بچه‌ای از راه برسد بدهيم دستش.
علی‌احمدی: پس نسل دوم و سوم چی؟ آن‌ها را شما اصلا به كار نخواهيد گرفت؟
نوبخت: هه. اين‌ها كه ديگه شعار اه. نسل دوم! نسل سوم! اين كارها را بايد درست انجام داد. مگه ما نمی‌گيم امام زمان می‌آد و بايد اين پرچم رو به دست اون بسپريم؟
علی‌احمدی: يعنی پس شما تا امام زمان بياد نمی‌خوايد كار رو به كسی بسپريد؟ رسما داريد اين رو می‌گيد؟
نوبخت: آره. طول هم نمی‌كشه. شما داريد جاده‌اش رو می‌سازيد ديگه.
علی‌احمدی (جا خورده و عصبانی): آقای دكتر! ممكن اه اعتقادات مذهبی مردم با اعتقادات تكنوكراتی شما جور در نياد. اون خودش يه بحث ديگه است كه جاش اين‌جا نيست.
نوبخت: آره. اعتقادات مذهبی. ما هم معتقد ايم. برا هم‌اين می‌گيم به جای اين كارها بريد يه ذره به وضع مردم برسيد. بريد چاله چوله‌های تهران رو پر كنيد.
ياوری: به نظر شما اين ضريب چهار در هيچ جای دنيا معقول تلقی می‌شه؟ شما هم می‌دونيد كه اين واقعا مذموم اه. اين را بايد با نگاه درست و تصحيح برنامه‌ی چهارم تصحيح كرد.

اصل مطلب اینجاس.

| Sepehr, 4:51 PM