Friday, February 20
دو روز است که درست نخوابیده ام و خسته ام. ولی از جلوی مونیتور کنده نمیشوم. چند تا سایت خبری باز کرده ام. خودم را الکی سرگرم میکنم و هر چند دقیقه یک بار صفحه ها را Refresh میکنم که ببینم چه خبر میشود. یا از وبلاگها کسی چیزی مینویسد یا نه. دلهره عجیبی دارم و کاری هم نمیشود کرد.
امروز یکی از مهمترین روزهای تاریخ ایران است. و مشکل اینجاست که مهم بودنش احتمالاً از نظر خوبی نخواهد بود.
پی نوشت: شایان مشاطیان چند روز پیش چیزی نوشته بود که این شرایط و احساس دلهره من را خیلی خوب توصیف میکرد. مطلب شانزده فوریه او را بخوانید.
...تفاوت اين است که ايرانيان صد سال ديگر احتمالا به جاي خواندن تاريخ در يک کتاب، بعد از جستجويي در گوگل راجع به تاريخ معاصر ايران، به واژههاي «تحصن» و «مجلس» و «استعفا» برميخورند و با مطلع شدن از جزئيات ماجرا از خلال دهها هزار لوح شيشهاي، با تعجب از خود ميپرسند که چطور در روز روشن، در حالي که همه داشتند به اين صراحت راجع به جمهوريت و مجلس و مردم حرف ميزدند همه اين اتفاقات رخ داد؟!
امروز یکی از مهمترین روزهای تاریخ ایران است. و مشکل اینجاست که مهم بودنش احتمالاً از نظر خوبی نخواهد بود.
پی نوشت: شایان مشاطیان چند روز پیش چیزی نوشته بود که این شرایط و احساس دلهره من را خیلی خوب توصیف میکرد. مطلب شانزده فوریه او را بخوانید.
...تفاوت اين است که ايرانيان صد سال ديگر احتمالا به جاي خواندن تاريخ در يک کتاب، بعد از جستجويي در گوگل راجع به تاريخ معاصر ايران، به واژههاي «تحصن» و «مجلس» و «استعفا» برميخورند و با مطلع شدن از جزئيات ماجرا از خلال دهها هزار لوح شيشهاي، با تعجب از خود ميپرسند که چطور در روز روشن، در حالي که همه داشتند به اين صراحت راجع به جمهوريت و مجلس و مردم حرف ميزدند همه اين اتفاقات رخ داد؟!
| Sepehr, 12:09 AM