آسمان


My Chemical Romance - The Black Parade - The Sharpest Lives


Friday, June 27

داشتم به این فکر میکردم که وقتی بچه بودیم چه چیزهایی رو بهمون گفتن و یاد دادن و ما هم چون چیزی حالیمون نبوده قبول کردیم. یاد اون برهانهای اثبات خدا افتاده بودم. اون تعلیمات دینی مزخرف. برهان علیت و از اون مسخره تر برهان فطرت. چیزایی که الان میدونم توش کلی اشکاله. کاری به درست و غلط بودنش ندارم. بحث سر چیز دیگه اس.
از خونواده شروع کن، دبستان، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه.... چند نفر از ما واقعاً خودمونیم و نه عقاید و انتظارات بقیه؟ چقدر وقت لازم داریم تا خود واقعیمون رو پیدا کنیم؟ تا اطلاعاتی که بهمون چپونده شده رو بررسی کنیم و درست و غلطش رو بفهمیم؟
تازه بعد از این یه فکر دردناکتر اومد. اصلاً چند نفر از ما این کار رو میکنیم؟ چند نفر اعتقادات گذشته مون رو دوباره نگاه میکنیم و اعتقادات دیگران رو هم یاد میگیریم تا درست قضاوت کنیم؟ مثلاً خود من اطرافم رو که نگاه میکنم میبینم اکثرشون اگه یه سوال ازشون بپرسی عصبانی میشن و کلی هم دری وری بهت میبندن که این حرفا چیه و تازه سعی هم میکنن دیگه دوروبرت پیداشون نشه. برام اتفاق افتاده این موضوع. از خودم نمیگم. از یه آدم چند تا سوال پرسیدم، نتونست جواب بده و آخرشم ازم فراری شد.
نتیجه؟ اکثر مردم حتی نمیدونن به چی اعتقاد دارن و چرا. فقط بهشون یاد دادن که اعتقاد داشته باشن. هیچ موقع هم درست نمیشن. شجاعت روبرو شدن با این موضوع رو ندارن. ترجیح میدن آرامش داشته باشن و مثل بقبه بمونن.
دردناکه.

| Sepehr, 5:38 AM