آسمان


My Chemical Romance - The Black Parade - The Sharpest Lives


Tuesday, January 7

داري دنبال اينترنت سرعت بالا ميگردي. انتخاب اصليت بين 2 تاس. يکيش شرکت تلفن بل کانادا. ميري اونجا که شرايطشو ببيني. يکي از مسئولها که يه زن چينيه برات شرايط رو توضيح ميده: به مناسبت آخر سال کلي چيزاي خوب بهش اضافه کردن. يه سري تخفيفها براي 6 ماه اول و 100$ هم کارت هديه که ميتوني از اونجا چيزي بخري يا اينطوري که اون ميگه اصلاً قبض تلفن رو باهاش بدي. پيشنهادي بهت کردن که نميتوني رد کني! اوکي. قبول. ميگيري. عجب شانسي آوردم....
دردسرا شروع ميشه. به مناسبت تعطيلات سال نو پکيج اصلي رو تا 4-5 روز ديگه نميتونن بفرستن. پکيجي که شامل مودم و چيزاي ديگه اس و بدون اونا نميشه. بابا خوب نميشه همينجا داشته باشين؟ شما که اين همه دم و دستگاه اينجا دارين. نه نميشه. چون پکيج مخصوصه. (وقتي مياد ميبيني که اين مخصوص بودن فقط اضافه شدن يه صفحه به اول کتابچه راهنماس که اسم و رمز و اين حرفاس که همون روز اول بهت گفتن)
چاره اي نيست بايد صبر کرد. بهشون 100 بار تاکيد ميکني که پکيج رو قبل از ظهر بيارن. چون ممکنه نباشي. اونا هم مينويسن.
يکشنبه وقتي از سر کار برميگردي ميبيني برات يادداشت گذاشتن که اومديم نبوديد. يه بسته دارين فردا بعد از ساعت يک بياين فلان مرکز پست بگيرين. زماني که اومديم: بعد از ظهر! آخه به چه زبوني بايد ميگفتي که بفهمن؟
قبض تلفنت هم اومده زيادتر از نرمال. يه سري اراجيف توش نوشته که سر در نمياري. ديگه بعد از جريان مشترک بودن خط تلفنت و اون همه چونه زدن با اپراتوره براي فهموندن و پرسيدن نلفنهاي راه دور (که آخرشم نگفت) حالت از زنگ زدن بهشون بهم ميخوره. گور باباش هر چي هست ميدي. راستي اون کارت هديه هست. قبضتو با اون ميتوني بدي. ايول.
ميري همون نمايندگي. اينبار يه زن ديگه مسئولت ميشه. بهش ميگي چي ميخواي و ميگه نميشه. اي بابا همکارتون گفت. نه اين کارتا فقط براي خريده. وايسين از اين يکي همکارم هم بپرسم. بعله ايشون هم همينو ميگن. با اين نميشه قبض تلفن داد.
عصبانيتت ميزنه بالا. پولش مهم نيست. حرف زوره. يکي اين وسط دروغ گفته و تا نفهمي کدوم و حالشو نگيري نميري. نيم ساعت معطل ميشي. اگه اين احمقها جاي تو بودن تا الان صد دفعه به خودشون گفته بودن وقتم داره تلف ميشه. بيخيال. 100$ که چيزي نيست. وقتم اينجا بيشتر داره تلف ميشه. و ميرفت. آدمهايي که عادت کردن سرشون کلاه بذارن. اما تو خيال کوتاه اومدن نداري. وايميسي تا زن چينيه کارش تموم ميشه و ميري سراغش. تا تورو ميبينه ميشناسه. عين آدم کارتو قبضتو ميگيره و انجام ميده. حالا ميفهمي. چون کار طول داره و اونا هم پورسانتي پول ميگيرن نميخواستن وقتشونو با تو تلف کنن.
کار قبضت تموم ميشه و کلي از زنه تشکر ميکني. بازم چينيها. حداقل آدمن. ولي کارت تموم نشده. ميري سراغ زنه. قبضتو بهش نشون ميدي و ميگي: ديدي ميشه؟ پس ياد بگير که اگه کس ديگه اي اومد نگي نميشه. به اون يکي همکارتم بگو که ياد بگيره. ميخواين کارتونو بهتون ياد بدم؟
همين بسه. بفهمه که خر خودشه. حق خودتو گرفتي. مهم اينه.

شب ميرسي خونه. پکيج رو از پست گرفتي و مشغول اون ميشي. يه سري دم و دستگاه. همه رو ست ميکني. کتابچه راهنماش براي احمقهاي اينجاس. تا نحوه زدن کابل تو مودم و کارت شبکه رو توضيح داده. همه چيزو خودت انجام ميدي. اما آخرش وصل نميشه. يعني اشتباه کردي؟ طبق کتابچه احمقا پيش برو. همه چي درسته. از Username Password ايراد ميگيره. با DialUp وصل ميشي و تو سايتش چک ميکني. آره از اونجا هم Login نميکنه. شايد ست نشده. خوب ميشه زنگ زد به قسمت ساپورتش. نوشته هر مشکلي داشتين هستن.
شماره رو ميگيري. طبق معمول اولش يه صداي اتوماتيکه. باز خوبه مثل اون دفعه از اونا نيست که ميخواد مشکلتو بگي تا کمک کنه و لهجه تورو همش اشتباه حالي شه! فقط زبان رو ميپرسه که انگليسي ميخواي يا فرانسه و بعد وصلت ميکنه جاي ديگه. اون ميگه که اين سرويس ديگه فعال نيست و با فلان جا تماس بگيرين.
اين يکيو ميگيري. باز صداي اتوماتيک و زبان و شماره تلفنت. وصل ميشي يه جاي ديگه. صداي اتوماتيک بعدي اينو ميگه: تمام مامورهاي ما در حال حاضر مشغول کمک به کسي هستن. ما ميخوايم شما بدونين که تلفن شما براي ما مهمه. (به جون خودم عين همينو ميگه) لطفاً پشت خط منتظر بمونين تا يکيشون آزاد بشه و جواب بده.
منتظر ميموني. کار ديگه اي نميشه کرد. پنج دقيقه، يه ربع، نيم ساعت، قطع ميکني دوباره ميگيري، باز عين همين جريان. دارن آپولو هوا ميکنن، بايد صبر کني. شامتو ميخوري همراه گوش دادن به آهنگ انتظار، نيم ساعت ديگه ميگذره. اي بابا. قطع ميکني يه بار ديگه ميگيري: ساعات کار دفتر ساپورت از 9 صبح تا 10 شب ميباشد و الان تعطيل است. لطغاً در اين ساعتها تماس بگيريد.

به کانادا خوش آمديد.

| Sepehr, 7:08 AM